دپون‌ژا

روزمرگی، میان رویا و حقیقت.

دپون‌ژا

روزمرگی، میان رویا و حقیقت.

دپون‌ژا؟ توصیف احساسات رهاشده در قلمروی ذهن، فشردهٔ تمام افکار و احساساتم در برابر عجز کلمات از توصیف خود، کلمه‌ای شکل‌گرفته بین رویا و حقیقت، به معنای عامل و باعث.
من خالقِ «دپون‌ژا» هستم. عاملِ «باعث». پس من هم یک «باعث» هستم؛ یک دپون‌ژا. خالق و عامل و باعثِ روزمرگی‌هایم.

هیچ چیز آنجا نیست

فقط روزهایی که می‌نویسم

این هم مثالی دیگر

ماجرا فقط این نبود

درد که کسی را نمی‌کشد

البته که عصبانی هستم

اگر به خودم برگردم

اگر حافظه یاری کند

نقشه‌هایی برای گم شدن

دیدار اتفاقی با دوست خیالی

کوچک و سخت

روایت و کنش جمعی

آسمان لندن زیاده می‌بارد

پاریس از دور نمایان شد

قهوه استانبول نیکو می‌سوزد

بمبئی رقص الوان است

سن‌پترزبورگ موزیکانچی دارد

خانم! فردا کوچ است

سه روز به آخر دریا

چادر کردیم رفتیم تماشا

کنستانسیا

کاش کسی جایی منتظرم باشد

گیرنده شناخته نشد

مکتب دیکتاتورها

سوی دیگر

محاکمه

اگر این نیز انسان است

سفر به دور اتاقم

همزاد

صلحی که همه صلح‌ها را بر باد داد

سیدارتها

کالیگولا

هم‌نوایی شبانه ارکستر چوب‌ها

دنیای قشنگ نو

راه گرسنگان

طاعون

دیونامه

تعمیرکار

راهنمای مردن با گیاهان دارویی

من، شماره سه

عامه‌پسند

قدرت بی‌قدرتان

همه می‌میرند

کوچه ابرهای گم‌شده

فونتامارا

سال اسپاگتی

دربارۀ معنی زندگی

پس لرزه

انسان در جست‌جوی معنا

اتاق شمارۀ 6

مرگ کسب‌و‌کار من است

هنوز در سفرم

سال بلوا

سفرنامه‌های منصور ضابطیان

طریق بسمل شدن